my lovely baby

16 هفته و 3روز

این روزها نوزادی در من در حال متولد شدن است صدای آرام قلبش را می شنوم و انگشتان دستش را که قلقلکم میدهد... عزیزه دلم سلام امروز مامانی وقت دکتر داشت و صدای قلب کوچولو شنید.وای نمیدونی چقدر هیجان انگیز بود دوست دارم
24 فروردين 1390

زیارت امام رضا

خوشگل من با بابایی عید رفتیم مشهد.خیلی خوشحال بودم دلم برای مامان.بابام.حسام.شهاب.خونمون یه ذره شده بود. تازه با بابایی و دایی شهاب حرم امام رضا هم رفتیم . برای همه دعا کردم مخصوصا کوچولوی خودم . نماز هم خوندم موقع نماز نمیدونم چرا گریم گرفته بود یک حال عجیبی داشتم .خدا رو هزار مرتبه به خاطر اینکه تو رو به ما داده شکر کردم و از امام رضا خواستم مواظب کوچولوی ما باشه. بابا معین هم برات نذر گوسفند کرده که ایشاا.. صحیح و سالم بدنیا بیای روی ماهت میبوسم دوست دارم
7 فروردين 1390

بابا معین

سلام دیشب پسر عمه ات(کسری) به دنیا اومد(مامان بزرگت میگه که شبیه بچهگی های منه) . منم دلم برات تنگ شده که شما شبیه کی هستی  . دیشب داشتم به تربیت شما فکر میکردم . دلم میخواد که وقتی بزرگ شدی قدر شناس و دریا دل باشی..... تا من و مامانت و بیشتر از همه خودت از این اخلاق و احساس لذت ببری راستی ۴ روز دیگه بازی دربی است کاش بودی تا باختن پرسپولیسی ها رو با کیشمیش آبی ام جشن میگرفتیم.با این حال به جای تو هم با شال آبی ات خوشحالی میکنم و شعر میخونم: (سال ۸۹ دقیقه ۹۲ ......) تا اومدنت روز شماری میکنیم   ...
6 فروردين 1390

احتمالا پسر

سلام پسر کوچولوی من امروز وقت سونوگرافی و آزمایش خون برای غربالگری مرحله اول داشتم صبح با بابایی رفتیم آزمایشگاه.بابایی خیلی نگران شماست تا میام تکون بخورم میگه خم نشو تو پانشو.اصلا نمیزاره من دست به هیچی بزنم وقتی دکتر داشت توی مانیتورش نگاهت میکرد همش دست و پاهای کوچولوت تکون میدادی با مامان جون بای بای میکردی خانم دکتر گفت که احتمالا فرشته کوچولوتون پسره. زودتر بیا پیشم.دوست دارم ...
22 اسفند 1389
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به my lovely baby می باشد